«روسریتو دربیار» حماسهای سخیف برای تشویق به ابتذال
تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۶۷۹۳۰
گروه زندگی: در روزهای گذشته «مهدی یراحی» خوانندهٔ سابقاً مجوزدار کشورمان، یک موزیکویدیو از آخرین آهنگش منتشر کرد که انتقاد و اعتراض کارشناسان و کاربران فضای مجازی را در پی داشت. او که پیشتر با اجرای اذان و موسیقی پایانی چند برنامهٔ پرطرفدار به شهرت و محبوبیت رسیده بود، در بزنگاه فتنهای که کشور از سر گذراند، روی دیگری از خود به نمایش گذاشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
و اکنون در این ویدیو که همراه با صحنههایی واضح از برهنگی و رقص زنان و دختران است، با شعر و آهنگی حماسی، مخاطب را تشویق به کشف حجاب و اعمال خلاف اخلاق میکند.
نوجوانی، دوران تمایل به دیده شدن
اقتضای نوجوانی و دوران بلوغ، جلب توجه است. یکی از راههای جلب توجه، رفتارهای هنجارشکنانه و نمایشی است. گاهی سلبریتیها با الگوسازی یا محتوایی که تولید میکنند، ابزار این جلب توجه را به نوجوانان میدهند. آنها میکوشند با تولید موسیقیها و فیلمهای سخیف و هنجارشکن، بین نوجوانان جریانسازی کنند و به آنها جهت بدهند.
سؤالی که در مورد این آهنگ خاص برای مخاطب پیش میآید این است که برهنه کردن زنان و دختران چه سودی برای این خواننده و امثال او دارد که با متن و موسیقی حماسی، این طور آنها را برای برداشتن روسری و رقصیدن و آنچه او «آزادی» مینامد، تهییج و تشویق میکند؟! بند قبل یکی از پاسخهایی است که میتوان به این پرسش داد.
قبحشکنی، دستگیری، مظلومنمایی، بازگشت قهرمانانه؛ دور باطل برخورد با سلبریتیهای هنجارشکن!
سلبریتیهایی که میخواهند به هر قیمتی دیده شوند
یراحی در ایران زندگی میکند و طبیعتاً بعد از سالها فعالیت، قوانین کشورش را به خوبی میشناسد. میداند که تولید و انتشار محتوای غیراخلاقی جرم است. او بهتر از هر کسی میداند که بابت نشر چنین محتوایی برایش پروندهٔ قضایی تشکیل میشود و او را دستگیر میکنند. اما تمام این دانستهها و بدیهیات، مانع او نمیشود. چرا؟
پاسخ واضح است! چون برخورد بازدارندهای ندیده است. او پیشتر شاهد قبحشکنیهای همکارانش و برخوردهای قضایی با آنها بوده است. با یک حساب و کتاب سرانگشتی، اتفاقاً این تشکیل پرونده و حتی دستگیری و حبس، به نفع او و دیگر سلبریتیهاست.
آنها که کل زندگیشان با سروصدا عجین است و اساساً حیاتشان به دیده شدن بستگی دارد، یک بار با انتشار محتوای هنجارشکنانهشان دیده میشوند و نامشان بر سر زبانها میافتد، یک بار موقع موضعگیری مسئولان قضایی و تشکیل پروندهٔ قضایی، یک بار موقع دستگیری، یک بار موقع آزادی و...
به این ترتیب بعد از کلی مظلومنمایی و دیده شدن و چند روزی وقفه در فعالیتشان با افزایش چند صد هزار نفری دنبالکنندگان صفحات مجازیشان به عرصه برمیگردند و به همان فعالیتهای ضداخلاقیشان مشغول میشوند. با این اوصاف چرا سلبریتیها نباید چنین روال کمهزینه و پرفایدهای را تکرار و از روی دست هم بازنویسی کنند؟
حمایت یراحی از تروریست تجزیهطلب «حبیب اسیود»
حمایت از تروریست تجزیهطلب، برگ سیاه پروندهٔ آقای خواننده
مهدی یراحی سلبریتی ضدنظام سال گذشته نیز در آتش فتنه دمیده و با جریانهای ضدایرانی همداستان شده بود. او حتی برای «حبیب فرجالله چعب» معروف به «حبیب اسیود» هشتگ «نه به اعدام» زده بود. اسیود رهبر گروهک تروریست و تجزیهطلب «حرکة النضال» بود. این گروهک به رهبری اسیود مرتکب جنایت تروریستی به رگبار بستن مراسم رژه ۳۱ شهریور ۱۳۹۷ در اهواز شد.
نقشهٔ ایران در ایران! حتی یک حرف فارسی در آن نمیبینید! ایرانیِ مضمحل و استحالهشده.
یکی از سوابق فعالیتهای جنجالی یراحی نیز به زمستان ۱۳۹۷ برمیگردد که با انتشار موزیکویدیوی ضدایرانی «پارهسنگ» انتقادات زیادی را متوجه خود کرد. مجموعهٔ ایدهها و تولیدات او، بسیاری از مخاطبانش را به این نتیجه رساند که یراحی یک تجزیهطلب یا دستکم نزدیک به جریان تجزیهطلبی است.
موزیکویدیوی ضدایرانی «پارهسنگ» دربارهٔ دفاع مقدس با نشان حزب نازی بر بازو!
حماسهای سخیف برای تشویق به ابتذال
«روسریتو» دقیقاً در آستانهٔ سالگرد اغتشاشات سال پیش منتشر شده و طبیعی است که مخاطب دغدغهمند احساس کند قرار است به موجآفرینی و تهییج برای از سرگیری آشوبها که خواست براندازان و شبکههای فارسیزبان ضدایرانی است، کمک کند.
البته از همزمانی انتشار این موزیکویدیوی خلاف اخلاق با ایام اربعین و عزاداری مسلمانان نیز نباید غافل شد که موجی از اعتراض را در شبکههای اجتماعی به همراه داشت. تشویق و تهییج مخاطب به کشف حجاب، برهنگی و ایجاد آشوب به نام اعتراض و خلاصه کردن مفهوم آزادی در رقص و برهنگی و بیبندوباری، آن هم در قالب محتوایی به شدت سخیف و جنسی اما با لحن و آهنگی حماسی، محور انتقادات مخاطبان بوده است.
رها شو تا به بند من در آیی!
اجازه بدهید چند کلامی هم دربارهٔ محتوای موزیکویدیوی موردبحث صحبت کنیم. منتقدان جریان «حجاب اختیاری» بارها به شکلهای متفاوت هشدار دادهاند «آزادی»ای که طرفداران این جریان از آن حرف میزنند، حد توقفی ندارد و تا ناکجا و منتها درجهٔ فساد و ابتذال ادامه مییابد. در ابتدای این کلیپ هم اعتراف میشود که «حق پوشش اختیاری تنها یکی از مطالبات ماست».
مخالفان حجاب اختیاری معتقدند آزادی پوشش باعث انحراف مردان میشود و این ویدیو به روشنی اثبات این ادعاست. چرا که خواننده به صراحت از زنان و دختران میخواهد روسریشان را بردارند، موهایشان را صاف کنند و باز کنند، لباسشان را کم و کوتاه کنند و برقصند تا او لذت ببرد. این دستورات که خواننده به عنوان جنس قوی و فرمانده (!) خطاب به زن (جنس ضعیف!) صادر میکند، نشان از همان انحراف دارد. در واقع خواننده و همفکران او راحتیِ سبک پوشش زنان را برای لذتجویی خودشان مطالبه میکنند.
«روسریتو دربیار» تا حال من خوب شود!
«آزادی» یعنی اجرای آزادانهٔ هر چه من میگویم!
آزادی ادعایی در این کلیپ نه در قالب «اختیار در پوشش» یا «نفی اجبار» که در قالب بیبندوباری به تصویر کشیده میشود که باز هم به استفادهٔ ابزاری از زن میانجامد. یعنی تقلیل دادن شأن زن به ابزاری برای لذت بردن مرد و خوب شدن حال او!
پس اختیار کجای این موزیکویدیو جا میگیرد؟ در ابتدای کلیپ از «حق پوشش اختیاری» حرف زده میشود. اما باز هم اختیاری در کار نیست! چنان که مخاطب با کمی دقت درمییابد تعیین حداقل پوشش و مراقبت از هنجارهای اجتماعی که تا کنون برعهدهٔ قانون و حاکمیت بوده، حالا به این خواننده و در نگاه کلی به جنس مرد تفویض شده است. با عباراتی مثل: «روسریتو دربیار»، «موهاتو صاف کن»، «موهاتو باز کن»، «برقص» و... پس اختیار چه شد؟!
میبینید که این موزیکویدیو به هیچ شکل و وجهی حامی آزادی ادعایی برای زن و به رسمیت شناختن حق انتخاب او نیست. بلکه سرشار است از تمایل، آرزو و حتی اقدام برای دسترسی مستقیم و بیدردسر به دختران و زنان.
(* خوب است بدانید این عبارت نقل به مضمون، بخشی از «پروتکلهای دانشوران صهیون» است که رهبر انقلاب توصیه به مطالعهٔ آن کردهاند. سران صهیون در این بند نوشتهاند آزادی یعنی اجرای آزادانهٔ قانون، و قانون یعنی هر چه ما بگوییم!)
و سخن آخر...
اخیراً حکم ممنوعیت استفاده از فضای مجازی برای بعضی از سلبریتیهای مجرم صادر شد. در همهٔ دنیا قوانینی سفت و سخت برای فعالیت سلبریتیها و اینفلوئنسرها تعریف شده که کمترین تخلف آنها با جریمهٔ نقدی و حتی حذف حساب کاربری آنها در فضای مجازی پاسخ داده میشود.
طبیعتاً تا زمانی که مثل دیگر کشورها برخورد درخور و بازدارندهای برای فعالیتهای ضداخلاقی و خلاف امنیت ملی سلبریتیها تدارک دیده نشود، کماکان شاهد چنین رفتارهایی از آنها خواهیم بود و چه بسا روز به روز بر شدت و کمیت آن افزوده خواهد شد. تا وقتی دستگاه قضایی در زمینی که سلبریتیها برای این بازی طراحی کردهاند بیفتد، آش همین آش است و کاسه همین کاسه!
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: مهدی یراحی جنگ شناختی موزیک ویدیوی موزیک ویدیو سلبریتی ها تجزیه طلب یک بار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۶۷۹۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عیادت از جورج شکور؛ خالقِ سه گانهِ حماسه های ماندگار …
« جورج شکور» که به خاطر کهولت سن زمین گیر و در بستر بیماری است، یک روز قبل، از بیمارستان به منزل منتقل می شود و توسط خانوادهاش قرنطینه کامل و با عنایت زائد الوصفی نگهداری و حتی به کسی اجازه دیدار و ملاقات هم داده نمی شود.
همسر و فرزندان و خویشاوندان نزدیک، استاد را همچون نگینی در بر گرفته اند و پروانه وار و باچهره هایی مالا مال از غم و اندوه ، گرداگرد شمع وجودش می چرخند .
با این وجود با چهرهای گشاده از من استقبال کردند و دعوت به نشستن و استراحت کردند با مختصر پذیرایی وفنجانی قهوه.
بر اساس هماهنگی و موافقت قبلی ، «هاله» دختر فرهیخته اش ، استاد زبان و ادبیات عربی، انگلیسی و فرانسه و «دُلیحبیب» همسر و شریک زندگی اش ، جلوی دوربین قرار می گیرند تا علل و چگونگی عشق ورزیدن «جورج» به پیامبر (ص) و اهل بیت را برایم روایت کنند.
اما پیش از آن، اجازه می گیرم نخست ، بر بالین استاد فرزانه شعر و ادب حاضر شوم تا نسبت به وی ادای احترام کنم و بعد به گفتگویمان بپردازیم.
می پذیرند محترمانه اما تقاضای عدم عکس برداری را می کنند ..
« مادام دُلی» که شصت سال با او همراه و زندگی مشترک، آرام و موفقی داشته، با زیباترین واژگانِ عشق و دلربایی، همسر بیمارش را مورد خطاب قرار میدهد، گویی در دوران یکساله آغازین زندگی زناشویی خود به سر می برد و با تلاشی فراوان سعی می کند میهمانش را معرفی و دیدار دو سال قبلم را به وی یادآوری کند ..
این بزرگمرد هم به سختی، واکنش از خود نشان می دهد و چند ثانیه ای چشمان کم رونق اش را باز می کند و جمله ای که با دشواری می شود مفهوم «مرحبا» را از آن استشمام کرد را حواله مان می دهد.
صحنه اندوهناکی است ، شعر خوانی اش هنگام استقبالش از من در روز اربعین سال ۱۴۰۰ را به یاد می آورم که چگونه عاشقانه سروده های حسینی اش را باز می خواند و می خروشید و با تمام وجودش به مولایش ابراز عشق و ارادت می ورزید .
آن روز حلاوت دیوان«ملحمةالحسین»اش، طمطراق ابیاتش و خوانشِ حماسیاش غوغا به پا کرد :
علی الضَّمیرِ دَمٌ کالنَّار مَوَّارُ
إنْ یُذْبَحِ الحَقُّ، فالذُبَّاحُ کُفَّارُ
دَمُ «الحُسینِ»سَخِیٌّ فی شَهادتِه
ماضَاعَ هَدْراً، به للهَدی أنوارُ
وللشَّهادة طَعمٌ لم یَذُقْهُ سِوَی
الشُّمِّ الأُلَی أقْسَمُوا،إنْ یُظلَمُوا ثارُوا…
بر دل و جان خونی است جوشان و
بسان آتش شعلهور،
اگر حق را سرببرند بیشک قاتلان جنایتکار کافرند.
خون حسین(ع) بخشنده و راهگشاست خونی که هدر نرفت و چراغ روشنگر راه هدایت شد. شهادت طعمی دارد که کسی نچشیده است جز آزادگانی که قسم خوردهاند در برابر ظلم سر خم نکنند و قیام کنند.)
به یاد دارم آن روز را که چگونه این ادیب توانا با حماسه ای وصف ناپذیر و با صدایی رسا و به سان یک مداح تمامعیار اهل بیت شعرش را میخواند گویی که در جمعمان صدها نفر حضور دارند و شنونده او هستند و پای روضه عاشقانه موزون او نشستهاند.
در آخر هم رو به من کرد و خطاب که: «این دیوانِ حسین باید در خانه یکایک ایرانیان وجود داشته باشد»
(خواننگان محترم را به خواندن ماجرای زیبا و به یادماندنی آن دیدار را با عنوان «جورج شکور؛ از حماسه حسین تا حماسه پیامبر» با لینک ذیل توصیه و فرا می خوانم :khabaronline.ir/news/1566500)
بگذریم ..
▫️به ضبط و گفتگو با همسر و فرزند برومند این ابر مداحِ کم همتا می پردازم ؛
از «علی» که علاوه بر خارق العاده بودنش، مردی در منتهای بلاغت در ادبیات عرب است روایتها کرد! از هنگامی که جورج دانشآموز بود و شیفته نهجالبلاغه او شد . پدر ، «علی را همواره به شدت دوست داشته و دارد….علیِ شهید، بزرگمردی از شگفتی های تاریخ است».
از تاثیرگذاری ادبیات فاخر نهجالبلاغه در دوره نوجوانی بر استاد و چگونگی جذب شدن او به علی(ع) و اهل بیت پیامبر اکرم (ص) می شنوم ؛ نکتهای که بیشتر مسیحیان ولایی که با آنان آشنایی داشته و دارم به آن اقرار و تأکید دارند.
از عشق بی انتهای پدر به امام «حسین» روایت کرد.
و «جوان که بود می گفت که اگر در دوران امام حسین(ع) میزیست بیشک به یاری وی میشتافت و در صحرای کربلا همراه امام به شهادت میرسید و اینکه شهادت در کنار امام حسین، افتخار بزرگی است که آرزو داشت نصیبش شود و اکنون هم که به این سن رسیده هنوز این آرزو را در سر دارد و به حرفهایش پایبند است.
همسر و فرزند، از سفرهای جورج به کشورمان و دیدارش با فرهیختگان و بزرگان فرهنگ و ادب و تمدن مان گفتند…
و بالاخره از عشق جورج به همسرش که شاگردش هم بود، نکته ها می شنوم و سرودههایش برای او را ….
و از هر دری سخنی به میان آوردند.
از شنیدن این روایت ها و این همه پند، شگفت زده و به وجد می آیم که پرداختن به این قصه، زمانی دراز و مکانی دیگر را می طلبد و در فرصت و مناسبتی در خور، بدان ها به حول و قوه الهی خواهم پرداخت.
با پایان گفتگوی روایتگری، خواهر زاده اش که یک مقام نظامی است اصرار دارد که من را به «آرامگهِ ابدی» خانوادگی شکور که تنها چند متر با «منزلگهِ دنیوی» ایشان فاصله دارد، ببرد تا سنگنوشته و شاه بیت جورج که زینت بخش اقامتگه آینده اوست را شاهد باشیم و از این گفتار فاخر، پند آموز و پُر مغز همچو او لذت ببرم، دعوتش را با اندوه اجابت می کنم و با زمزمه کردن دلسروده استاد، و ارزوی سلامتی برای ایشان، با میزبانانم خداحافظی می کنم و صحنه های ناباورانه آن روز را در طول مسیر بازگشت، و باز هم با زمزمه دلسروده استاد، مرور می کنم که :
کُن بِنا قَبْرَنا حَنوناً رؤوفاً
ما أشَدّ الظَلامَ تَحْتَ التُرابِ!
لَمْ تَسَعْنا الأقطارُ طولاً و عَرْضاً
کَیْفَ نحیا فی ظُلْمَةٍ و أکُتِآبی؟!
إننی خالِدٌ بِذِکری و شِعْری
وفِعالی وفی قُلوب صِحابی
هذهِ سُنةُ الحیاةِ مَماتٌ
ثُمّ بَعْثٌ فی جَنةِ الأطْیابِ!
جورج شکور
ایلول سنة ٢٠٢٠
با ما در قبرمان مهربان و دلسوز باش،
در زیر خاک چقدر تاریک است!
طول و عرض (گسترهی) کشورها نمیتواند ما را در خود جای دهد، چگونه میتوانیم در تاریکی و افسردگی زندگی کنیم؟!
من در یاد و شعر و کردار و دلهای یارانم جاودانهام.
این است قانون زندگی: مرگ سپس رستاخیز در بهشت عطرها!
جورج شکّور
اوت 2020 میلادی